- سه روح
- سه جان: بربسته (جماد) رسته (نبات) جنبنده (حیوان) موالید ثلاثه جماد نبات و حیوان
معنی سه روح - جستجوی لغت در جدول جو
- سه روح ((س))
- موالید ثلاثه، جماد، نبات و حیوان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سازی است از نوع طنبور که کاسه آن کوچکتر از تار است و به وسیله ناخن سبابه نواخته میشود. سه تار در قدیم دارای سه سیم بوده ولی اکنون چهار سیم دارد
سه تار، یکی از آلات موسیقی شبیه تار که کاسۀ آن کوچک تر از کاسۀ تار است و با ناخن سبابۀ نواخته می شود. این ساز در قدیم دارای سه سیم بوده، اما امروزه چهار سیم دارد
بی جان
اوزشتان بی جان
جاندار جاندار دارای روح
سبکجان خندان آسانگیر خوشحال خندان شاد، بی تکلف بیتکبر، چالاک چست
بی تکبر، چست و چالاک
مثلث، سه کنج
میدانی که ملتقای سه جاده باشد جایی که از آن سه راه منشعب شود، آلتی که چوبه ای عمودی و چوبی از جهت افقی دارد و حیوانی را به آن می بندند تا ماشین و بعض وسایل نقلیه را حرکت دهد
سه گن سه گونه بربسته رسته و جنبنده
بدبخت و بی طالع و محروم
مثلث شکل، سه کنج، در ریاضیات مثلث
بی تکلف، بی تکبر، چست و چالاک
خوشحال، شاد، خندان، خنده کننده، درحال خندیدن، خندنده، شکفته، خنده ناک، خنده رو، ضحوک، ضاحک، منبسط، خندناک، خنداخند
خوشحال، شاد، خندان، خنده کننده، درحال خندیدن، خندنده، شکفته، خنده ناک، خنده رو، ضحوک، ضاحک، منبسط، خندناک، خنداخند
روزماه روزمه
دارای روح، جاندار
خوشحال، خندان، بی تکلف، بی تکبر، چست، چالاک، سبکسار، خوار، فرومایه، بی وقار، بی خرد
دارای روح، جاندار
Soulfully
Uptodate
Cheerless, Cheerlessly, Deadpan, Humdrum, Joyless, Soulless, Soullessly, Spineless, Spiritless, Spiritlessly, Tepid, Vapid, Vapidly
актуальный
душевно
безрадостный , безрадостно , без выражений , однообразный , бездушный , бездушно , безпозвоночный , бессильный , бездуховно , теплый , пресный , скучно
aktuell
mit Seele
trostlos, freudlos, emotionslos, eintönig, seelenlos, rückgratlos, geistlos, lau, fadenschein, schal
актуальний
з душею
похмурий , безрадісно , без виразу , одноманітний , безрадісний , бездушний , бездушно , безхребетний , прохолодний , прісний , нудно
aktualny
z duszą
ponury, bez radości, bez wyrazu, monotonyczny, bezradosny, bezduszy, bezduszne, bezkręgowy, bez ducha, letni, mdły, mdło